خلاصه کتاب بدون فیلتر

کتاب بدون فیلتر در سه جمله :

همانطور که از عنوان پیداست، بدون فیلتر تلاشی است، باید بگویم که بسیار جذاب است تا داستان اینستاگرام را بدون اعمال فیلتر بازگو کند. سارا فریر، گزارشگر فناوری، ما را به پشت صحنه پرکاربردترین اپلیکیشنی می برد که به شما امکان می دهد هویت مجازی خود را جلا دهید، به این امید که هویت واقعی شما نیز از این موضوع بهره مند شود. برنامه چگونه به وجود آمد؟ هدف اصلی بنیانگذاران کوین سیستروم و مایک کریگر هنگام ایجاد شرکت چه بود؟ چرا اینستاگرام بعداً به فیس بوک فروخته شد و چگونه این محصول زندگی مردم را تغییر می دهد؟ اینها تنها بخشی از سوالاتی است که کتاب به آن پرداخته است.

ایده اصلی:

جدای از درس هایی که می تواند برای کارآفرینان مفید باشد. داستان سرایی تحسین برانگیز پیشرفت بنیانگذاران را تا زمان خروج آنها از شرکت خود دنبال می کند. این کتاب همچنین زمینه های زیادی را در مورد اینکه چگونه اینستاگرام (منفی) بر ما تأثیر می گذارد، پوشش می دهد. در حالی که اپلیکیشن فیلترسازی به برخی کمک کرده است شغل خود را ترک کنند و زندگی خود را وقف علایق خود کنند، اما زندگی ما را به مسابقه ای برای محبوبیت تبدیل کرده است. مردم آنقدر در به اشتراک گذاشتن بهترین نسخه زندگی خود وسواس دارند که در واقع آن را زندگی نمی کنند.

نکات برجسته:

یک اپلیکیشن برای موفقیت باید در زندگی روزمره کاربرانش نفوذ کند. استفاده از آن را به یک عادت تبدیل کنید.

مردم از استفاده از اینستاگرام هم احساس خوب و هم بد دارند: خوب است زیرا به آنها اجازه می دهد یک شخصیت آنلاین خوش ساخت بسازند. بد است زیرا همیشه افراد دیگری با نمایه های به ظاهر بهتر هستند.

تمرکز بر انجام کارهای خوب و تعیین ارزش ها باید بالاتر از رشد و کسب درآمد بیشتر در اولویت قرار گیرد.

7 درس کلیدی از بدون فیلتر:

درس شماره 1: همه چیز را به خاطر دیدگاه دیگران رها نکنید

درس شماره 2: ایجاد محصول مفید را بر خلق محصول سرگرم کننده اولویت دهید

درس شماره 3: دریابید که چه مشکلاتی را برای کاربران خود حل می کنید

درس شماره 4: برای رقابتی ماندن، باید رقبا را بخرید یا کپی کنید

درس شماره 5: در حالی که اینستاگرام محبوب است و به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، بر زندگی افراد تأثیر منفی می گذارد

درس شماره 6: آیا شرکت شما برای جهان خوب عمل می کند؟

درس شماره 7: محصولات ساده و معمولی ایجاد کنید که مردم دوست دارند استفاده کنند

مقالات مرتبط: الگوریتم رنک برین (Rank brain) چیست؟

درس شماره 1: همه چیز را به خاطر دیدگاه دیگران رها نکنید

کوین سیستروم، شخصی که اینستاگرام را که بعداً به بزرگترین وب سایت اشتراک عکس تبدیل خواهد شد، تأسیس کرد، در واقع مارک زاکربرگ به او نزدیک شد.

خیلی قبل از اختراع اینستاگرام، در سال 2005، زاکربرگ سعی کرد سیستروم را برای کار برای او استخدام کند تا بتواند راهی برای فیس بوک ایجاد کند تا کاربران بتوانند عکس اضافه کنند.

سیستروم این پیشنهاد را رد کرد. او از اینکه بنیانگذار فیس بوک به مهارت های او علاقه مند بود خوشحال بود، اما چندان علاقه ای به درگیر شدن در ذهنیت هیاهویی که شرکت های سیلیکون ولی به آن وسواس داشتند، نداشت.

چیزی که ذهن او را به خود مشغول کرد، مربی اش در محوطه دانشگاه، فرن ماندلبام بود. همانطور که در کتاب ذکر شد، او نگران بود که “اگر سیستروم همه چیز را به خاطر دیدگاه دیگران رها کند، پتانسیل خود را هدر خواهد داد.”

و حتی با وجود اینکه خود را یک برنامه نویس ماهر نمی دانست، اما وسواس زیادی برای ساختن چیزهای با کیفیت داشت. او دائماً در تلاش بود تا همه چیز را کامل کند. همیشه به خودش فشار می آورد و سعی می کند بهترین راه حل را برای مشکل فعلی پیدا کند.

این میل بی قرار برای تولید محصولات باکیفیت در کنار علاقه اصلی او: عکاسی. الهام بخش او برای ایجاد یک وب سایت تلفن همراه – اولین تکرار اینستاگرام – به نام Burbn شد.

در حالی که این برنامه در ابتدا آنقدر پیچیده نبود، به اندازه کافی خوب بود که وارد مسابقه اپلیکیشن های سیلیکون ولی و جستجوی بودجه شود. اما از آنجایی که VC ها علاقه ای به سرمایه گذاری پول در بنیانگذاران انفرادی نداشتند، او مجبور شد شخص دیگری را پیدا کند که بتواند به او کمک کند تا شرکتی را که می خواست ایجاد کند – رسانه ای که می توانید دیدگاه خود را در مورد جهان به همه نشان دهید. به این ترتیب او شروع به جستجوی یکی از بنیانگذاران کرد. و اینگونه بود که او مایک کریگر را پیدا کرد.

اندرسون به سیستروم گفت: «بزرگترین خطر برای شما این است که شما تنها یک مؤسس هستید. “من معمولا روی بنیانگذاران انحصاری سرمایه گذاری نمی کنم.” او استدلال می‌کرد که بدون شخص دیگری در راس، هیچ‌کس به سیستروم نمی‌گوید که اشتباه می‌کند یا ایده‌های او را به سمت بهتر شدن سوق نمی‌دهد.» سارا فریر

درس شماره 2: ایجاد محصول مفید را بر خلق محصول سرگرم کننده اولویت دهید

اگر می خواهید پول در بیاورید، یک محصول باید مفید باشد و سپس سرگرم کننده باشد. این همان چیزی است که سیستروم و کریگر پس از صحبت با سرمایه گذاران و پس از چندین ماه کار بر روی برنامه Burbn خود، به روش سخت آموختند.

بنیانگذاران به سرعت پول خرج کردند اما پیشرفت کمی داشتند. اگر آن‌ها می‌خواستند در بازار بسیار رقابتی اپلیکیشن‌های موبایل موفق شوند، باید اپلیکیشنی می‌ساختند که نه‌تنها اثر اعتیادآوری داشت، بلکه باید به نحوی مفید و بالقوه قابل کسب درآمد باشد.

آنها متوجه شدند که یک روز، مردم دوربین های بزرگ خود را با خود حمل نخواهند کرد و در عوض از تلفن خود برای گرفتن عکس استفاده نمی کنند – زمانی که کیفیت دوربین بهتر شد. بر اساس این ایده، آنها بزرگترین مشکلاتی که کاربران در اوایل سال 2010 هنگام به اشتراک گذاشتن یک عکس با آن مواجه بودند را بیان کردند:

بارگذاری تصاویر در شبکه 3G زمان زیادی می برد.

مردم از به اشتراک گذاشتن عکس های بی کیفیت خود خجالت می کشیدند.

به اشتراک گذاری عکس ها در تمام شبکه های اجتماعی موجود در حال حاضر آزار دهنده بود.

با در نظر گرفتن این سه، اسکاچ را خلق کردند. برنامه ای که به راحتی عکس های مربعی را در پلتفرم های دیگر به اشتراک می گذارد. این محدودیت نه تنها بر اساس محدودیت کاراکترهایی بود که توییتر داشت، بلکه برای حل مشکل دیگر ایجاد شد – زمان بارگذاری یک عکس. کادر مربعی اندازه عکس را کاهش داد که سرعت آپلود را بهبود بخشید.

این دو اما مشکل اصلی را حل نکردند: مشکل تصاویر بی کیفیت. از این گذشته، اگر شخصی از کیفیت، کادربندی و ظاهر کلی عکس راضی نباشد، از نشان دادن آن به دنیا خجالت می‌کشد. اما یک روز، پس از صحبت با دوست دختر آن زمان خود، نیکول شوتز. آنها آن را فهمیدند! فیلترها همه تفاوت را ایجاد خواهند کرد.

با افزودن فیلترها، می توانید عکس های خود را تغییر دهید تا بهتر به نظر برسند و همچنین شما را مانند یک عکاس حرفه ای جلوه دهید. حتی اگر ایده ای از کاری که انجام می دهید نداشته باشید. همانطور که بعدا مشخص شد، این موضوع یک تغییر دهنده بازی بود.

نه Rise و نه بنیان‌گذاران فکر نمی‌کردند این واقعیت که فیلترها در صورت استفاده انبوه، به اینستاگرام‌بازان اجازه می‌دهند واقعیت‌شان را جالب‌تر و زیباتر از آنچه که هست نشان دهند، جنبه منفی دارد. این دقیقاً همان چیزی بود که به محبوبیت محصول کمک می کرد. پست‌های اینستاگرام هنر خواهند بود و هنر شکلی از تفسیر زندگی بود. این اپلیکیشن به مردم موهبت بیان و همچنین گریز را می دهد.» سارا فریر

درس 3: دریابید که چه مشکلاتی را برای کاربران خود حل می کنید

یکی از مهمترین مراحل در ایجاد یک محصول موفق، شناسایی و درک مشکلاتی است که کاربران شما با آن مواجه هستند. با انجام این کار، می توانید راه حل هایی طراحی کنید که نیازها و نقاط دردناک آن ها را برطرف کند و به آنها ارزش بدهد.

– انجام تحقیقات کاربر برای کشف و تأیید مشکلات کاربر
– با استفاده از بیانیه های مشکل، مشکلات کاربر را تعریف و اولویت بندی کنید
– ایجاد و آزمون فرضیه برای حل مشکلات کاربر
– راه حل های خود را بر اساس بازخورد کاربران ارزیابی و تکرار کنید

درس 4: برای رقابتی ماندن، باید رقبا را بخرید یا کپی کنید

در این درس، از مورد اینستاگرام، اپلیکیشن محبوب اشتراک‌گذاری عکس که در سال 2012 به مبلغ 1 میلیارد دلار توسط فیس‌بوک خریداری شد، یاد می‌گیریم. داستان موفقیت اینستاگرام نه تنها به ویژگی‌های نوآورانه و طراحی کاربرپسند آن مربوط می‌شود، بلکه به آن نیز مربوط می‌شود. تصمیمات استراتژیک برای خرید یا کپی کردن رقبا.

به گفته سارا فریر، نویسنده No Filter: The Inside Story، اینستاگرام با چالش‌ها و تهدیدات بسیاری از سوی اپلیکیشن‌های دیگری که سعی در تکرار یا فراتر از عملکرد آن داشتند، مواجه شد. به عنوان مثال، در سال 2012، توییتر فیلترهای عکس خود را راه اندازی کرد و سعی کرد دسترسی اینستاگرام به پلتفرم خود را قطع کند. در پاسخ، اینستاگرام تصمیم گرفت یک اپلیکیشن اشتراک‌گذاری ویدئو به نام Luma را خریداری کند که دارای فناوری فیلتر مشابهی بود و آن را در اپلیکیشن خود ادغام کرد. این حرکت به اینستاگرام اجازه داد تا قبل از توییتر ویژگی ویدیویی خود را راه اندازی کند و نسبت به رقیب خود برتری پیدا کند.

نمونه دیگری از استراتژی رقابتی اینستاگرام، تقلید آن از اسنپ چت، برنامه پیام رسانی زودگذر بود که در میان کاربران جوان محبوب بود. در سال 2016، اینستاگرام Stories را راه‌اندازی کرد، قابلیتی که به کاربران اجازه می‌دهد عکس‌ها و ویدیوهایی را ارسال کنند که پس از 24 ساعت ناپدید می‌شوند. این ویژگی تقریباً مشابه عملکرد اصلی اسنپ چت بود و به سرعت در بین کاربران اینستاگرام محبوب شد. اینستاگرام با کپی برداری از اسنپ چت، نه تنها کاربران فعلی خود را حفظ کرد، بلکه افراد جدیدی را نیز جذب کرد که سبک ارتباط معمولی و معتبرتر را ترجیح می دادند.

این مثال‌ها نشان می‌دهند که برای رقابتی ماندن در چشم‌انداز رسانه‌های اجتماعی که به سرعت در حال تغییر هستند، باید رقبای خود را بخرید یا کپی کنید. با انجام این کار، می توانید از نقاط قوت آنها استفاده کنید، نقاط ضعف آنها را از بین ببرید و ارزش بیشتری برای کاربران خود ایجاد کنید. با این حال، باید مراقب باشید که بینش و هویت اصلی خود را از دست ندهید و به حقوق مالکیت معنوی دیگران احترام بگذارید. در غیر این صورت، ممکن است با مسائل قانونی یا اخلاقی مواجه شوید که می تواند به اعتبار و اعتماد شما آسیب برساند.

درس 5: در حالی که اینستاگرام محبوب و پرکاربرد است، تأثیر منفی بر زندگی مردم دارد

اینستاگرام یکی از محبوب ترین پلتفرم های رسانه های اجتماعی در جهان به ویژه در میان نوجوانان و جوانان است. با این حال، بسیاری از مطالعات نشان داده اند که اینستاگرام می تواند اثرات منفی بر سلامت روان و رفاه افراد داشته باشد. به عنوان مثال، اینستاگرام می‌تواند اضطراب، افسردگی، قلدری، نارضایتی از بدن و ترس از دست دادن (FOMO) را در بین کاربران خود افزایش دهد. این اثرات تا حدی به دلیل ماهیت بسیار بصری اینستاگرام است که افراد را دعوت می کند تا خود را با دیگران مقایسه کنند و از لایک ها و کامنت ها تأیید اعتبار کنند. علاوه بر این، اینستاگرام می تواند کاربران را در معرض استانداردهای غیر واقعی و مضر زیبایی، موفقیت و شادی قرار دهد که می تواند عزت نفس و هویت آنها را کاهش دهد. بنابراین، مهم است که از خطرات احتمالی استفاده از اینستاگرام آگاه باشید و استفاده از آن را محدود کنید یا در صورت نیاز به دنبال کمک باشید.

درس 6: آیا شرکت شما برای جهان خوب عمل می کند؟

در این درس، مفهوم مسئولیت اجتماعی و نحوه اعمال آن در مشاغل را بررسی خواهیم کرد. مسئولیت اجتماعی این ایده است که یک شرکت نه تنها باید بر حداکثر کردن سود تمرکز کند، بلکه باید تأثیر اقدامات خود را بر جامعه و محیط زیست نیز در نظر بگیرد. یک شرکت مسئولیت اجتماعی تلاش می کند تا بین منافع ذینفعان خود مانند مشتریان، کارمندان، سهامداران، تامین کنندگان، جوامع و کره زمین تعادل برقرار کند.

برخی از مزایای یک شرکت مسئولیت پذیر اجتماعی عبارتند از:

– می تواند شهرت و تصویر برند شما را افزایش دهد که می تواند مشتریان و سرمایه گذاران بیشتری را جذب کند.
– می تواند مشارکت و حفظ کارکنان شما را افزایش دهد که می تواند بهره وری و نوآوری شما را بهبود بخشد.
– می تواند هزینه ها و خطرات عملیاتی شما را کاهش دهد، مانند صرفه جویی در انرژی، به حداقل رساندن ضایعات و اجتناب از مسائل قانونی.
– می تواند تغییرات مثبت اجتماعی ایجاد کند و به اهداف جهانی توسعه پایدار کمک کند.

درس شماره 7: محصولات ساده و معمولی ایجاد کنید که مردم دوست دارند استفاده کنند

در این درس، می خوانیم که چگونه محصولات ساده و معمولی بسازیم که مردم دوست دارند از آن استفاده کنند. این درس مفهوم کتاب بدون فیلتر را بررسی می کند، که محصولی است که کاربر نیازی به انتخاب یا تنظیم به صخوصی قبل از استفاده از آن ندارد. هیچ محصول کتاب فیلتری طراحی نشده است که به طور یکپارچه با عادات و روال موجود کاربر مطابقت داشته باشد و ارزش و رضایت فوری را ارائه دهد. ما به نمونه‌هایی از محصولات بدون فیلتر مانند اینستاگرام، نتفلیکس و اسپاتیفای نگاه خواهیم کرد و آنچه را که آنها را بسیار اعتیادآور و جذاب می‌کند، تحلیل خواهیم کرد. ما همچنین برخی از بهترین شیوه‌ها و اصول را برای ایجاد محصولات کتاب بدون فیلتر خود، مانند کاهش اصطکاک، افزایش بازخورد و استفاده از محرک‌ها، مورد بحث قرار خواهیم داد. در پایان این درس، درک روشنی از نحوه ایجاد محصولات ساده و معمولی خواهید داشت که مردم دوست دارند از آن استفاده کنند.

جمع بندی

در این خلاصه کتاب از بلوویرا ، ما به خلاصه کتاب بدون فیلتر نوشته سارا فریزر پرداخته ایم. این کتاب یک راهنمای عملی برای آن دسته از افراد است که می خواهند در شبکه های اجتماعی به صورت صادقانه و شفاف خود را نشان دهند و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. نویسنده در این کتاب، با استفاده از تجربیات شخصی و مطالعات علمی، به بررسی چالش ها و فرصت هایی می پردازد که در دنیای مجازی وجود دارند و نکات مفیدی را برای بهبود استراتژی های بازاریابی و تولید محتوای جذاب و معتبر ارائه می دهد. این کتاب به هر کسی که قصد دارد در شبکه های اجتماعی حضور قوی و موثر داشته باشد، توصیه می شود.