کتاب در سه جمله
کار عمیق یعنی توانایی تمرکز بدون حواس پرتی بر روی یک کار از نظر شناختی سخت است.
کار کم عمق، کاری غیرشناختی و به سبک تدارکاتی است که اغلب در حواس پرتی انجام می شود.
کار عمیق مانند یک ابرقدرت در اقتصاد رقابتی فزاینده قرن بیست و یکم ما است.
پنج ایده بزرگ
برای تولید مطلق بهترین چیزهایی که تواناییش را دارید، باید متعهد به کار عمیق باشید.
توانایی تسلط سریع بر امور سخت و توانایی تولید در سطح بالا، هم از نظر کیفیت و هم از نظر سرعت، دو توانایی اصلی برای شکوفایی در اقتصاد امروزی است.
برای یادگیری سریع چیزهای سخت، باید بدون حواس پرتی تمرکز کنید.
کار شما یک کاردستی جذاب است، و اگر توانایی خود را تقویت کنید و آن را با احترام و دقت به کار ببرید، می توانید مانند یک چرخ گردان ماهر در تلاش های روزمره زندگی حرفه ای خود معنی ببخشید.
کلید ایجاد یک عادت عمیق، کاری این است که فراتر از نیت های خوب حرکت کنید و روال ها و تشریفاتی را به زندگی کاری خود اضافه کنید که به گونه ای طراحی شده اند که میزان اراده محدود شما را که برای انتقال به حالت تمرکز و حفظ آن لازم است به حداقل برسانید.
خلاصه کتاب کار عمیق
کار عمیق: فعالیت های حرفه ای در حالت تمرکز تمام و بدون حواس پرتی انجام می شود که توانایی های شناختی شما را به حد بالای خود می رساند. این تلاشها ارزش جدیدی ایجاد میکنند، مهارت شما را بهبود میبخشند و تکرار آن را نیز سخت می کنند.
کارهای کم عمق: کارهای غیرشناختی و به سبک تدارکاتی که اغلب در حواس پرت انجام می شوند. این تلاشها ارزش جدیدی در جهان ایجاد نمیکنند و به راحتی قابل تکرار هستند.
نیوپورت استدلال می کند که اگر زمان کافی را در یک حالت کار کم عمق دیوانه وار بگذرانید، ظرفیت خود را برای انجام کارهای عمیق به طور دائم کاهش می دهید.
کار عمیق نوعی تأثیر نوستالژیک نویسندگان و فیلسوفان اوایل قرن بیستم نیست. در عوض این مهارتی است که امروزه ارزش زیادی دارد.
برای تولید مطلق بهترین چیزهایی که توانایی آن را دارید، باید متعهد به کار عمیق باشید.
کال نیوپورت کار عمیق را “ابر قدرت قرن بیست و یکم” می نامد.
فرضیه کار عمیق:
توانایی انجام کار عمیق به طور فزاینده ای نادر می شود، دقیقاً در همان زمان که ارزش آن در اقتصاد ما به طور فزاینده ای دیده می شود. در نتیجه، عده معدودی که این مهارت را پرورش می دهند و سپس آن را هسته اصلی زندگی کاری خود می کنند، پیشرفت خواهند کرد.
نیوپورت می گوید: من روزهایم را حول محور یک کار عمیق انتخاب شده میسازم، با فعالیتهای کمعمق که مطلقاً نمیتوانم از انباشته شدن آنها در حاشیههای برنامهام به بخشهای کوچکتر اجتناب کنم. به نظر می رسد سه تا چهار ساعت در روز و پنج روز در هفته، تمرکز بی وقفه و با دقت ، می تواند خروجی ای با ارزش زیادی ایجاد کند.
توانایی تسلط سریع بر امور سخت و توانایی تولید در سطح عالی، هم از نظر کیفیت و هم از نظر سرعت، دو توانایی اصلی برای شکوفایی در دنیای امروزی است.
مؤلفههای اصلی تمرین عمدی معمولاً به شرح زیر مشخص میشوند:
- توجه شما به شدت بر مهارت خاصی متمرکز است که میخواهید بهبود دهید یا ایدهای که میخواهید بر آن مسلط شوید.
- بازخورد دریافت میکنید تا بتوانید رویکرد خود را اصلاح کنید تا توجه خود را دقیقاً در جایی که بیشترین بازدهی را دارد حفظ کنید.
مقالات مرتبط: سئوی منفی
خلاصه کتاب فروشگاه همه چیز
علم استدلال میکند که وقتی میلین بیشتری در اطراف نورونهای مربوطه ایجاد میکنید، در یک مهارت بهتر میشوید و به مدار مربوطه اجازه میدهد بدون زحمت و مؤثرتر شلیک کند. عالی بودن در کاری به معنای داشتن میلین خوب است.
با تمرکز شدید روی یک مهارت خاص، مدار مربوطه را مجبور میکنید بارها و بارها به صورت مجزا شلیک کند. این استفاده مکرر از یک مدار خاص، سلولهایی به نام الیگودندروسیت را تحریک میکند تا لایههایی از میلین را به دور نورونهای مدار بپیچند و به طور موثر این مهارت را تقویت کنند.
برای یادگیری سریع چیزهای سخت، باید به شدت و بدون حواس پرتی تمرکز کنید.
«وقتی از یک وظیفه A به یک کار B دیگر تغییر میکنید، توجه شما فوراً دنبال آن نمی رود مقداری از توجه شما در فکر کردن به کار اصلی باقی میماند. این باقیمانده به ویژه اگر قبل از تغییر کار روی کار A کوچک و با شدت کم باشد، بیشتر می شود، اما حتی اگر قبل از ادامه کار، کار A را تمام کنید، توجه شما برای مدت زمانی تقسیم می شود.
به گفته سوفی لروی، افرادی که پس از تعویض وظایف با فکر کردن به آن مواجه میشوند، احتمالاً در کار بعدی عملکرد ضعیفی از خود نشان میدهند و هرچه این باقیمانده شدیدتر باشد، عملکرد بدتر خواهد بود.
برای بهره وری بیشتر در اوج خود باید برای مدت طولانی با تمرکز کامل روی یک کار و بدون حواس پرتی کار کنید.
اصل کمترین مقاومت:
در یک محیط کسب و کار، بدون بازخورد واضح در مورد تأثیر رفتارهای مختلف بر روی خط نهایی، ما به سمت رفتارهایی گرایش پیدا می کنیم که در لحظه آسان ترین هستند.
روشن بودن در مورد آنچه مهم است، شفافیت در مورد آنچه که اهمیت ندارد.
کار عمیق در یک فناوری پلی تکنیک بسیار مضر است، زیرا بر ارزشهایی مانند کیفیت، مهارت و مهارت استوار است که کاملاً قدیمی و غیرفناوری هستند.
به نظر میرسد که انسانها وقتی عمیقاً در چیزی چالشبرانگیز غوطهور میشوند، در بهترین حالت خود قرار دارند.
ساختن زندگی کاری خود حول تجربه جریان تولید شده توسط کار عمیق، راهی اثبات شده برای رضایت عمیق از خود است.
کار شما یک کاردستی است، و اگر توانایی خود را تقویت کنید و آن را با احترام و دقت به کار ببرید، می توانید مانند یک چرخ گردان ماهر در تلاش های روزمره زندگی حرفه ای خود معنی ایجاد کنید.
کلید ایجاد یک عادت عمیق کاری این است که فراتر از نیت های خوب حرکت کنید و روال ها و تشریفاتی را به زندگی کاری خود اضافه کنید که به گونه ای طراحی شده اند که میزان اراده محدود شما را که برای انتقال به حالت تمرکز و حفظ آن لازم است به حداقل برسانید.
شما برای ادغام کار عمیق در زندگی حرفه ای خود به پیشینه خود نیاز دارید.
شما باید مراقب باشید که پیشینه ای را انتخاب کنید که با شرایط خاص شما سازگار باشد، زیرا عدم تطابق در اینجا می تواند عادت عمیق کاری شما را قبل از اینکه فرصتی برای استحکام پیدا کند، از مسیر خارج کند.
«[دونالد] کنوث چیزی را به کار میگیرد که من آن را فلسفه رهبانی برنامهریزی عمیق کار مینامم. این فلسفه تلاش میکند تا تلاشهای عمیق را با حذف یا به حداقل رساندن بنیادی تعهدات سطحی به حداکثر برساند.»
رویکرد کارل یونگ همان چیزی است که من آن را فلسفه دو وجهی کار عمیق می نامم. این فلسفه از شما میخواهد که زمان خود را تقسیم کنید، و برخی از زمانهای مشخص را به کارهای عمیق اختصاص دهید و بقیه را برای هر چیز دیگری باز بگذارید.
فلسفه ریتمیک استدلال می کند که ساده ترین راه برای شروع مداوم جلسات کاری عمیق تبدیل آنها به یک عادت ساده و منظم است.
جان پل نیوپورت در مورد والتر ایزاکسون، «همیشه شگفتانگیز بود… او میتوانست برای مدتی به اتاق خواب عقب نشینی کند، زمانی که بقیه در پاسیو یا هر جای دیگری در حال سرد شدن از کار بودیم، او می رفت تا روی کتابش کار کند، او برای 100گرفتن میرفت. چند دقیقه یا یک ساعت بعد، صدای تپش ماشین تحریرش را میشنیدیم، سپس به ما می پیوست. به نظر میرسید این کار هرگز او را گیج نمیکرد، او با خوشحالی زمانی که وقت خالی داشت سر کار میرفت.
فلسفه روزنامه نگاری یعنی هر جا که بتوانید کار عمیق را در برنامه خود جای می دهید.
برای استفاده حداکثری از جلسات کاری عمیق خود، تشریفاتی را در همان سطح سختگیری و خاص بودن متفکران مهمی که قبلاً ذکر شد بسازید.
شما باید مکانی را برای تلاش های عمیق کاری شما مشخص کنید.
صرف نظر از جایی که کار می کنید، مطمئن شوید که یک چارچوب زمانی خاص را نیز به خود اختصاص می دهید تا جلسه یک چالش مجزا باشد و نه یک برنامه بدون پایان.
شیوه شما به قوانین و فرآیندهایی نیاز دارد تا تلاش های شما را ساختارمند نگه دارد.
با اعمال تغییرات اساسی در محیط عادی خود، همراه با سرمایه گذاری قابل توجهی از تلاش یا پول، که همه برای حمایت از یک کار عمیق اختصاص داده شده است، اهمیت درک شده از کار را افزایش می دهید.
پیتر شنکمن یک بلیط رفت و برگشت کلاس تجاری به توکیو رزرو کرد. او در تمام طول پرواز به ژاپن نوشت، هنگامی که به ژاپن رسید در سالن بیزینس کلاس یک اسپرسو نوشید، سپس سوار پرواز برگشت شد، یک بار دیگر تمام مسیر را نوشت پس از سی ساعت به ایالات متحده بازگشت. یک دستنوشته تکمیلشده اکنون در دست اوست.
چهار رشته اجرا (4DX)
این قوانین کار عمیق شامل توانایی زیر است:
- روی چیزهای بسیار مهم تمرکز کنید
- بر روی اقدامات پیشرو کار کنید
- یک تابلوی امتیاز به خود داشته باشید
- یک Cadence of Accountability ایجاد کنید
برای فردی که بر کار عمیق متمرکز است، مفهومش این است که شما باید تعداد کمی از نتایج بلند پروازانه را شناسایی کنید تا با ساعات کاری عمیق خود آن ها را یک به یک دنبال کنید.
در 4DX، دو نوع معیار برای این منظور وجود دارد: اندازه گیری های تاخیری و اندازه گیری های پیشرو.
معیارهای تاخیری چیزی را توصیف می کنند که در نهایت در تلاش برای بهبود آن هستید.
از سوی دیگر، معیارهای پیشرو، رفتارهای جدیدی را که باعث موفقیت در معیارهای تاخیری می شود، اندازه گیری می کند.
اقدامات پیشرو توجه شما را به بهبود رفتارهایی که مستقیماً کنترل می کنید در آینده نزدیک معطوف می کند که تأثیر مثبتی بر اهداف بلندمدت شما خواهد داشت.
در پایان روز کاری، بررسی مسائل کاری خود را تا صبح روز بعد متوقف کنید حتی بدون چک کردن اکانت اینستاگرام بعد از شام، بدون تکرار ذهنی مکالمات به دوستانتان ، و بدون نقشهکشی در مورد نحوه برخورد با چالش های آینده. فکر کردن به کار را به طور کامل تعطیل کنید.
به چند دلیل:
دلیل شماره 1: فکر کردن باعث متوقف شدن زمان می شود
دلیل شماره 2: از کار افتادگی به عدم دریافت مجدد انرژی مورد نیاز برای کار عمیق کمک می کند
دلیل شماره 3: کاری که زمان استراحت عصر جایگزین آن می شود، معمولاً چندان مهم نیست
آموزش کار عمیق باید شامل دو هدف باشد: بهبود توانایی شما برای تمرکز شدید و غلبه بر میل شما به حواس پرتی.
زمانی که از اینترنت استفاده میکنید، از قبل برنامهریزی کنید و در خارج از این زمانها بهکلی از آن اجتناب کنید.
کلید کار عمیق این است که لیست کار هایتان را محدود به آنچه مهم است و توصیفات را به طور مناسب در سطح بالا نگه دارید.
وقتی کارتان تمام شد، باید تعداد کمی هدف برای هر دو حوزه شخصی و حرفه ای زندگی خود داشته باشید.
هنگامی که این اهداف را شناسایی کردید، برای هر یک از دو یا سه فعالیت مهمی که به شما در برآورده کردن هدف کمک می کند فهرست کنید. این فعالیت ها باید به اندازه کافی خاص باشند تا به شما اجازه دهند انجام آنها را به وضوح تصور کنید. از سوی دیگر، آنها باید به اندازه کافی کلی باشند که به یک نتیجه یکباره وابسته نباشند.
گام بعدی، در نظر گرفتن ابزارهای شبکه ای است که در حال حاضر استفاده می کنید. برای هر یک از این ابزارها، فعالیتهای کلیدی را که شناسایی کردهاید مرور کنید و بپرسید که آیا استفاده از این ابزار تأثیر مثبت، تأثیر منفی اساسی، یا تأثیر کمی بر مشارکت منظم و موفق شما در فعالیت دارد یا خیر. اکنون تصمیم مهمی باید بگیرید. فقط در صورتی به استفاده از این ابزار ادامه دهید که به این نتیجه رسیده باشید که تأثیرات مثبت قابل توجهی دارد و اینها بیشتر از تأثیرات منفی است.
پس از سی روز از این انزوای شبکه خود تحمیلی، دو سؤال زیر را در مورد هر یک از رفتار هایی که موقتاً ترک کردهاید از خود بپرسید:
آیا اگر میتوانستم از این الگو استفاده کنم، سی روز گذشته بسیار بهتر بود؟
آیا مردم اهمیت میدهند که من از این سرویس استفاده نمیکنم؟
«اگر پاسخ شما به هر دو سؤال «نه» است، سرویس را برای همیشه ترک کنید. اگر پاسخ شما «بله» واضح بود، به استفاده از سرویس برگردید.»
کار کم عمقی که به طور فزاینده ای بر زمان و توجه کارکنان دانش تسلط دارد، کمتر از آن چیزی است که اغلب در حال حاضر به نظر می رسد.
یک فرد در یک روز معین چه مدت می تواند کار عمیق را ادامه دهد؟
اندرس اریکسون خاطرنشان میکند که برای شخصی که تازه به چنین تمرینی میپردازد (به ویژه با استناد به کودکی که در مراحل اولیه رشد یک مهارت در سطح متخصص است، یک ساعت در روز یک محدودیت معقول است. برای کسانی که با سختیهای چنین فعالیتهایی آشنا هستند، این محدودیت به حدود چهار ساعت افزایش مییابد، اما به ندرت بیشتر.
ما بیشتر روز خود را با خلبان خودکار می گذرانیم – زیاد به این موضوع که با وقت خود انجام می دهیم فکر نمی کنیم.
مقالات مرتبط: خلاصه کتاب شیوه گرگ
درباره کال نیوپورت:
من استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه جورج تاون هستم و همچنین نویسنده هفت کتاب پرفروش نیویورک تایمز، از جمله، جهانی بدون ایمیل، مینیمالیسم دیجیتال، و کار عمیق، که به بیش از 35 زبان منتشر شده است. علاوه بر کتابهایم، من به طور منظم در نیویورکر، نیویورک تایمز، و WIRED، مهمان مکرر NPR و میزبان پادکست محبوب Deep Questions هستم. من بیش از یک دهه است که مقالاتی را درسایت calnewport.com و در خبرنامه ایمیل خود منتشر می کنم.
2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
Ketabe bi nazirie
دقیقا